حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Stolen
ˈstoʊln
ˈstəʊlən
معنی stolen
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stolen
-
verb to take (another's property) without permissionSynonyms:taken removed robbed grabbed snatched lifted bagged hooked pocketed appropriated thieved filched swiped pinched snitched copped purloined pilfered abstracted plundered looted ransacked stripped heisted rustled pirated burglarized embezzled defrauded plagiarized misappropriated misapplied swindled cheated blackmailed cozened fleeced gypped hijacked kidnapped abducted despoiled pillaged annexed diverted sacked extracted withdrawn extorted kept crept converted impressed bribed bargained mooched snuck liberated insinuated counterfeited borrowed absconded skulked
-
verb move stealthily
سوالهای رایج stolen
گذشتهی ساده stolen چی میشه؟
گذشتهی ساده stolen در زبان انگلیسی stole است.
وجه وصفی حال stolen چی میشه؟
وجه وصفی حال stolen در زبان انگلیسی stealing است.
سومشخص مفرد stolen چی میشه؟
سومشخص مفرد stolen در زبان انگلیسی steals است.
ارجاع به لغت stolen
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «stolen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stolen
