۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Kept

    kept kept
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • مصدر:

      keep

    • شکل سوم:

      kept

    • سوم‌شخص مفرد:

      keeps

    • وجه وصفی حال:

      keeping

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adverb
    زمان گذشته ساده فعل Keep

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    adverb
    قسمت سوم فعل Keep
    - He is married but he also has a kept woman.
    - او متأهل است؛ ولی یک معشوقه‌ی دائمی هم دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد kept

    1. adjective preserved
      Synonyms:
      stored conserved put up
    1. adjective retained
      Synonyms:
      held maintained saved reserved guarded withheld clutched at hand on file watched over
    1. adjective observed
      Synonyms:
      followed regarded celebrated obeyed fulfilled honored continued commemorated unbroken solemnized
      Antonyms:
      forgotten broken abandoned dishonored

    لغات هم‌خانواده kept

    • adjective
      kept
    • verb - transitive
      keep

    ارجاع به لغت kept

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «kept» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kept

    لغات نزدیک kept

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه