امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Honored

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      honors

    • وجه وصفی حال:

      honoring

    • صفت تفضیلی:

      more honored

    • صفت عالی:

      most honored

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    سربلند، مفتخر، سرافراز، محترم، موردِاحترام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - our honored guests
    - مهمانان محترم ما
    - the honored actor
    - بازیگر موردِاحترام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد honored

    1. adjective respected
      Synonyms:
      well-known recognized important reputable esteemed celebrated highly regarded distinguished dignified eminent noble venerated revered privileged
      Antonyms:
      dishonored disgraced shamed

    ارجاع به لغت honored

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «honored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/honored

    لغات نزدیک honored

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه