آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Reputable

ˈrepjətəbl ˈrepjətəbl

معنی reputable | جمله با reputable

adjective C1

معتبر، مشهور، قابل اطمینان، قابل اعتماد، آبرومند

a reputable bank

بانکی معتبر

one of our university's reputable scholars

یکی از دانشمندان مشهور دانشگاه ما

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a reputable word

سخنی معتبر

adjective

سرشناس، صاحب‌نام، پُرآوازه، خوش‌نام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She chose a reputable publisher for her debut novel.

او ناشر سرشناسی را برای اولین رمان خود انتخاب کرد.

They only recommend reputable brands for quality products.

آن‌ها فقط برندهای خوش‌نام را برای محصولات باکیفیت توصیه می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reputable

لغات هم‌خانواده reputable

ارجاع به لغت reputable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reputable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reputable

لغات نزدیک reputable

پیشنهاد بهبود معانی