فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Creditable

    ˈkredətəbl ˈkredətəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective
      معتبر، محترم و آبرومند
      • - a creditable performance
      • - نمایش قابل تحسین
      • - from a creditable family
      • - از خانواده‌ی خوش‌نام
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد creditable

    1. adjective praiseworthy
      Synonyms: admirable, batting a thousand, believeable, commendable, decent, deserving, estimable, excellent, exemplary, honest, honorable, laudable, meritorious, nasty, not too shabby, organic, palmary, reputable, reputed, respectable, salt of the earth, satisfactory, suitable, well-thought-of, worthy
      Antonyms: disrespected, unworthy

    ارجاع به لغت creditable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «creditable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/creditable

    لغات نزدیک creditable

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری