امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Untrustworthy

ʌnˈtrʌstˌwɜrːði ʌnˈtrʌstˌwɜːði
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more untrustworthy
  • صفت عالی:

    most untrustworthy

معنی

adjective
غیر‌قابل اعتماد، غیر‌معتمد، ناپایدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد untrustworthy

  1. adjective not dependable, unfaithful
    Synonyms: capricious, conniving, crooked, deceitful, devious, dishonest, disloyal, dubious, fair-weather, faithless, false, fickle, fink, fly-by-night, guileful, irresponsible, questionable, shady, sharp, shifty, slippery, sneaky, treacherous, tricky, trustless, two-faced, two-timing, unassured, undependable, unreliable, unsafe, unsure, untrue, untrusty
    Antonyms: dependable, faithful, honest, reliable, trustworthy

ارجاع به لغت untrustworthy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untrustworthy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/untrustworthy

لغات نزدیک untrustworthy

پیشنهاد بهبود معانی