Untruth

    ʌnˈtruːθ / / ˈʌntruːθ ʌnˈtruːθ / / ˈʌntruːθ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      untruths

    معنی

    noun
    ( untruthful ) خلاف حقیقت، کذب، ناراستی، سقم، خیانت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد untruth

    1. noun an untrue declaration
      Synonyms:
      lie falsehood falsity fib misstatement deceit trick cheat story tale fiction mistake dissimulation pretense misrepresentation evasion distortion canard false appearance spoof gull inveracity prevarication whopper fish story cock-and-bull story tall tale
    1. noun an erroneous or false idea
      Synonyms:
      error fallacy falsehood falsity falseness erroneousness
      Antonyms:
      truth

    ارجاع به لغت untruth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «untruth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untruth

    لغات نزدیک untruth

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه