با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Canard

kəˈnɑːrd kæˈnɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ادبی خبر دروغ
    • - The journalist was fired for repeatedly writing articles based on canards instead of verified facts.
    • - این روزنامه‌نگار به دلیل نوشتن مکرر مقاله‌هایی که به جای حقایق تأییدشده بر اساس خبرهای دروغ می‌نوشت، اخراج شد.
    • - Despite the canard circulating on social media, the company's CEO confirmed that there were no plans for layoffs.
    • - علی‌رغم انتشار اخبار دروغی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، مدیرعامل شرکت تأیید کرد که هیچ برنامه‌ای برای تعدیل نیرو ندارند.
  • noun countable
    پیش‌بال، کانارد (بالچه‌ی کوچکی که جلوتر از بال اصلی هواپیما و در دو طرف دماغه نصب می‌شود)
    • - The addition of a canard to the aircraft improved its stability during flight.
    • - افزودن پیش‌بال به هواپیما باعث بهبود پایداری آن در طول پرواز شد.
    • - The pilot adjusted the angle of the canard.
    • - خلبان زاویه‌ی کانارد را تنظیم کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد canard

  1. noun An untrue declaration
    Synonyms: fib, lie, cock-and-bull story, falsehood, falsity, fiction, exaggeration, inveracity, fabrication, misrepresentation, misstatement, prevarication, story, hoax, tale, untruth, fish story, tall tale, rumor, whopper, spoof, swindle

ارجاع به لغت canard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/canard

لغات نزدیک canard

پیشنهاد بهبود معانی