با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Exaggeration

ɪɡˌzædʒəˈreɪʃn ɪɡˌzædʒəˈreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    exaggerations

معنی

noun C1
بزرگ‌نمایی، گزافه‌گویی، اغراق‌گویی، لافزنی، مبالغه، گنده‌گویی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exaggeration

  1. noun overstatement, embellishment
    Synonyms: aggrandizement, amplification, baloney, boasting, caricature, coloring, crock, elaboration, embroidery, emphasis, enlargement, exaltation, excess, extravagance, fabrication, falsehood, fancy, fantasy, figure of speech, fish story, flight of fancy, hogwash, hyperbole, inflation, jazz, line, magnification, misjudgment, misrepresentation, overemphasis, overestimation, pretension, pretentiousness, rant, romance, stretch, tall story, untruth, whopper, yarn
    Antonyms: minimization, reduction, understatement, unembellishment

ارجاع به لغت exaggeration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exaggeration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exaggeration

لغات نزدیک exaggeration

پیشنهاد بهبود معانی