فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Elaboration

əˌlæbəˈreɪʃn̩ ɪˌlæbəˈreɪʃn̩

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

توضیح با جزئیات، شرح‌وتفصیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The speaker's lack of elaboration left the audience confused.

عدم توضیح با جزئیات سخنران باعث سردرگمی حضار شد.

His elaboration on the topic impressed the entire class.

شرح‌وتفصیل او در مورد موضوع، کل کلاس را تحت‌تأثیر قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elaboration

  1. noun illustration
    Synonyms:
    explanation comment discussion amplification

ارجاع به لغت elaboration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elaboration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elaboration

لغات نزدیک elaboration

پیشنهاد بهبود معانی