امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Comment

    ˈkɑːment ˈkɒment
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      commented

    • شکل سوم:

      commented

    • سوم‌شخص مفرد:

      comments

    • وجه وصفی حال:

      commenting

    • شکل جمع:

      comments

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun verb - intransitive adverb B1
    توضیح، تفسیر، تعبیر، تفسیر نوشتن، تعبیر کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun verb - intransitive adverb
    توضیح
    - The value of the book is mostly due to the late Dr. Ghani's comments.
    - ارزش آن کتاب بیشتر به‌دلیل حواشی مرحوم دکتر غنی است.
    - The minister refused to give further comments.
    - وزیر از دادن توضیحات بیشتر خودداری کرد.
    - I didn't like his comments about my brother.
    - از اظهارات او درباره‌ی برادرم خوشم نیامد.
    - He commented on the political events of last week.
    - او وقایع سیاسی هفته‌ی پیش را تفسیر کرد.
    - Would you like to comment on this book?
    - آیا میل دارید درباره‌ی این کتاب اظهارنظر کنید؟
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد comment

    1. noun statement of opinion; explanation
      Synonyms:
      opinion remark commentary observation note judgment criticism report discussion mention explanation input editorial illustration exposition gloss elucidation animadversion comeback two cents’ worth dictum buzz hearsay footnote crack wisecrack backtalk obiter mouthful annotation
      Antonyms:
      silence quiet
    1. verb make statement of opinion, explanation
      Synonyms:
      say state express explain point out mention note observe assert remark clarify illustrate interpret expound disclose touch upon commentate bring out conclude reflect opine pronounce pass on elucidate construe criticize gloss explicate affirm annotate interject animadvert interpose notice
      Antonyms:
      keep quiet refrain

    لغات هم‌خانواده comment

    • verb - intransitive
      comment

    ارجاع به لغت comment

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «comment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comment

    لغات نزدیک comment

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه