شکل جمع:
illustrationsمثال، تصویر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He got his point across by way of illustration and interpretation.
او از راه توضیح و تفسیر نکتهی خود را رساند.
The book is full of useful illustrations.
کتاب پر از تصویرهای مفید است.
This setback was another illustration of his inefficiency and stupidity.
این شکست نمونهی دیگری از بیعرضگی و نابخردی او بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «illustration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/illustration