آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ مرداد ۱۴۰۴

    Illustrative

    ɪˈlʌstrətɪv ˈɪləstreɪtɪv / / -strət-

    معنی illustrative | جمله با illustrative

    adjective

    روشنگر، گویا، توضیح‌دهنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    A remark that was illustrative of his attitude toward life.

    گفته‌ای که نشان‌دهنده‌ی نگرش او نسبت به زندگی بود.

    Plenty of illustrative material is to be found in the book.

    کتاب حاوی مطالب توضیحی زیادی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد illustrative

    1. adjective explanatory
      Synonyms:
      descriptive clarifying expository revealing exemplifying indicative representative graphic delineative specifying comparative interpretive pictorial illustrational diagrammatic symbolic figurative metaphoric allegorical typical sample corroborative illuminative explicatory illustratory iconographic pictoric imagistic emblematic
      Antonyms:
      confusing complicated atypical involved

    لغات هم‌خانواده illustrative

    • noun
      illustration, illustrator
    • adjective
      illustrative
    • verb - transitive
      illustrate

    سوال‌های رایج illustrative

    معنی illustrative به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «illustrative» در زبان فارسی به «توضیحی»، «روشنگر» یا «نمایانگر» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی illustrative معمولاً زمانی به کار می‌رود که چیزی جنبه‌ی روشن‌کننده و توضیح‌دهنده دارد. به عبارت دیگر، یک مثال یا تصویر illustrative می‌تواند به درک بهتر یک موضوع، مفهوم یا پدیده کمک کند. این واژه اغلب در نوشتارهای علمی، آموزشی، و حتی در هنر به کار می‌رود تا نشان دهد چیزی که ارائه شده است، بیشتر از آنکه موضوعی مستقل باشد، ابزاری برای تبیین یا شفاف‌سازی است.

    در متون آموزشی و دانشگاهی، illustrative اهمیت فراوانی دارد. هنگامی که یک استاد برای توضیح یک مفهوم پیچیده‌ی ریاضی یا فلسفی مثالی illustrative می‌آورد، در واقع به دانشجویان کمک می‌کند تا آن مفهوم را در قالبی ملموس و ساده‌تر درک کنند. مثال‌ها و نمودارهای illustrative اغلب نقش کلیدی در آموزش دارند، زیرا پلی میان نظریه‌ی انتزاعی و تجربه‌ی عملی ایجاد می‌کنند. به همین دلیل، بسیاری از کتاب‌های درسی و مقالات علمی پر از نمودارها، تصاویر و مثال‌های illustrative هستند.

    در هنر و ادبیات نیز illustrative جایگاه ویژه‌ای دارد. یک تصویر illustrative در یک کتاب داستان می‌تواند به خواننده کمک کند که شخصیت‌ها و فضاها را بهتر تصور کند. همین‌طور در هنرهای تجسمی، گاهی یک اثر بیشتر جنبه‌ی illustrative دارد تا هنری محض؛ یعنی هدف اصلی آن انتقال یک مفهوم یا داستان خاص است، نه صرفاً نمایش زیبایی. در ادبیات، مثال illustrative یا روایت کوتاه می‌تواند به نویسنده کمک کند تا معنای عمیق‌تری را به خواننده منتقل نماید.

    در زندگی روزمره، ما به‌طور ناخودآگاه از عناصر illustrative استفاده می‌کنیم. زمانی که می‌خواهیم برای دوستمان موقعیتی را توضیح دهیم، اغلب مثالی می‌آوریم تا منظورمان بهتر روشن شود. یا وقتی در گفتگوهای کاری و حرفه‌ای موضوعی پیچیده مطرح می‌شود، افراد معمولاً با ذکر یک تجربه‌ی واقعی یا مثال ساده، شرایط را illustrative می‌سازند. این کاربردها نشان می‌دهند که انسان‌ها به طور طبیعی از روش‌های توضیحی برای تسهیل ارتباط استفاده می‌کنند.

    از منظر فلسفی و شناختی، illustrative نقشی کلیدی در فرآیند یادگیری و انتقال معنا ایفا می‌کند. ذهن انسان تمایل دارد مفاهیم انتزاعی را از طریق مثال‌ها و تصاویر قابل فهم‌تر کند. همین امر نشان می‌دهد که illustrative بودن نه صرفاً یک ابزار کمکی، بلکه بخش جدایی‌ناپذیر از فرآیند شناختی ماست. این ویژگی به ما امکان می‌دهد تا میان تجربه‌های گذشته و دانش جدید ارتباط برقرار کنیم و درک عمیق‌تری از جهان پیرامون خود به دست آوریم.

    ارجاع به لغت illustrative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «illustrative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/illustrative

    لغات نزدیک illustrative

    • - illustrated
    • - illustration
    • - illustrative
    • - illustrator
    • - illustrious
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.