آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Illustrative

ɪˈlʌstrətɪv ˈɪləstreɪtɪv / / -strət-

معنی illustrative | جمله با illustrative

adjective

روشنگر، گویا، توضیح‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A remark that was illustrative of his attitude toward life.

گفته‌ای که نشان‌دهنده‌ی نگرش او نسبت به زندگی بود.

Plenty of illustrative material is to be found in the book.

کتاب حاوی مطالب توضیحی زیادی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد illustrative

  1. adjective explanatory
    Synonyms:
    descriptive clarifying expository revealing exemplifying indicative representative graphic delineative specifying comparative interpretive pictorial illustrational diagrammatic symbolic figurative metaphoric allegorical typical sample corroborative illuminative explicatory illustratory iconographic pictoric imagistic emblematic

لغات هم‌خانواده illustrative

  • adjective
    illustrative

سوال‌های رایج illustrative

معنی illustrative به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «illustrative» در زبان فارسی به «توضیحی»، «روشنگر» یا «نمایانگر» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی illustrative معمولاً زمانی به کار می‌رود که چیزی جنبه‌ی روشن‌کننده و توضیح‌دهنده دارد. به عبارت دیگر، یک مثال یا تصویر illustrative می‌تواند به درک بهتر یک موضوع، مفهوم یا پدیده کمک کند. این واژه اغلب در نوشتارهای علمی، آموزشی، و حتی در هنر به کار می‌رود تا نشان دهد چیزی که ارائه شده است، بیشتر از آنکه موضوعی مستقل باشد، ابزاری برای تبیین یا شفاف‌سازی است.

در متون آموزشی و دانشگاهی، illustrative اهمیت فراوانی دارد. هنگامی که یک استاد برای توضیح یک مفهوم پیچیده‌ی ریاضی یا فلسفی مثالی illustrative می‌آورد، در واقع به دانشجویان کمک می‌کند تا آن مفهوم را در قالبی ملموس و ساده‌تر درک کنند. مثال‌ها و نمودارهای illustrative اغلب نقش کلیدی در آموزش دارند، زیرا پلی میان نظریه‌ی انتزاعی و تجربه‌ی عملی ایجاد می‌کنند. به همین دلیل، بسیاری از کتاب‌های درسی و مقالات علمی پر از نمودارها، تصاویر و مثال‌های illustrative هستند.

در هنر و ادبیات نیز illustrative جایگاه ویژه‌ای دارد. یک تصویر illustrative در یک کتاب داستان می‌تواند به خواننده کمک کند که شخصیت‌ها و فضاها را بهتر تصور کند. همین‌طور در هنرهای تجسمی، گاهی یک اثر بیشتر جنبه‌ی illustrative دارد تا هنری محض؛ یعنی هدف اصلی آن انتقال یک مفهوم یا داستان خاص است، نه صرفاً نمایش زیبایی. در ادبیات، مثال illustrative یا روایت کوتاه می‌تواند به نویسنده کمک کند تا معنای عمیق‌تری را به خواننده منتقل نماید.

در زندگی روزمره، ما به‌طور ناخودآگاه از عناصر illustrative استفاده می‌کنیم. زمانی که می‌خواهیم برای دوستمان موقعیتی را توضیح دهیم، اغلب مثالی می‌آوریم تا منظورمان بهتر روشن شود. یا وقتی در گفتگوهای کاری و حرفه‌ای موضوعی پیچیده مطرح می‌شود، افراد معمولاً با ذکر یک تجربه‌ی واقعی یا مثال ساده، شرایط را illustrative می‌سازند. این کاربردها نشان می‌دهند که انسان‌ها به طور طبیعی از روش‌های توضیحی برای تسهیل ارتباط استفاده می‌کنند.

از منظر فلسفی و شناختی، illustrative نقشی کلیدی در فرآیند یادگیری و انتقال معنا ایفا می‌کند. ذهن انسان تمایل دارد مفاهیم انتزاعی را از طریق مثال‌ها و تصاویر قابل فهم‌تر کند. همین امر نشان می‌دهد که illustrative بودن نه صرفاً یک ابزار کمکی، بلکه بخش جدایی‌ناپذیر از فرآیند شناختی ماست. این ویژگی به ما امکان می‌دهد تا میان تجربه‌های گذشته و دانش جدید ارتباط برقرار کنیم و درک عمیق‌تری از جهان پیرامون خود به دست آوریم.

ارجاع به لغت illustrative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illustrative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/illustrative

لغات نزدیک illustrative

پیشنهاد بهبود معانی