Diagrammatic

ˌdaɪəgrəˈmætɪk ˌdaɪəgrəˈmætɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به‌شکل یا خط هندسی ،نمایش داده شده با خطوط هندسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد diagrammatic

  1. adjective Shown or represented by diagrams
    Synonyms: diagrammatical

ارجاع به لغت diagrammatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diagrammatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diagrammatic

لغات نزدیک diagrammatic

پیشنهاد بهبود معانی