فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Diagonally

daɪˈæɡnli daɪˈæɡnli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    اریب، به‌طور اریب
    • - The path goes diagonally across the field.
    • - مسیر به همین شکل اریب ادامه پیدا می‌کند.
    • - Raise your right leg diagonally to the left.
    • - پای راستتان را اریب به سمت چپ بلند کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد diagonally

  1. adverb at an angle
    Synonyms: askew, aslant, cater-corner, catty-corner, cornerwise, crosswise, kitty-corner, obliquely, on a slant, on the bias, slantingways, slantways, slantwise, slaunchways

ارجاع به لغت diagonally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «diagonally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diagonally

لغات نزدیک diagonally

پیشنهاد بهبود معانی