امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crosswise

ˈkrɑːswaɪz ˈkrɒsˌwaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
( crossways =) به‌شکل ضرب‌به در، سرتاسر، چلیپا‌وار، از وسط، از پهنا، به‌شکل صلیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crosswise

  1. adjective across
    Synonyms:
    angular aslant athwart awry contrariwise crisscross cross crossing crossways diagonally horizontally longways over perpendicular sideways thwart transversal transverse transversely traverse vertically
    Antonyms:
    head on lengthwise straight on
  1. adjective across, at an angle
    Synonyms:
    angular aslant athwart at right angles awry contrariwise crisscross cross crossing diagonally from side to side horizontally longways on the bias over perpendicular sideways thwart transversal transverse transversely traverse vertically

ارجاع به لغت crosswise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crosswise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crosswise

لغات نزدیک crosswise

پیشنهاد بهبود معانی