آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Crotch

krɑːtʃ krɒtʃ

شکل جمع:

crotches

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: crutch

معنی crotch | جمله با crotch

noun countable

کشاله‌ی ران، ناحیه بین ران‌ها، قسمت میانی شلوار (در میان دو پا)

He has a sore in his crotch.

کشاله‌ی رانش زخم است.

Make sure the seams around the crotch are strong when sewing pants.

هنگام دوخت شلوار، مطمئن شو دوخت دور قسمت میان‌پا محکم باشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

There is a tear in the crotch of his pants.

نیفه‌ی شلوارش پاره است.

noun countable

محل انشعاب تنه‌ی درخت (بخش Y-شکل درخت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The lightning struck the tree right at the crotch.

صاعقه دقیقاً به محل انشعاب درخت برخورد کرد.

He rested his foot in the crotch of the tree to climb higher.

پایش را در محل انشعاب درخت گذاشت تا بالاتر برود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد crotch

  1. noun angle
  1. noun loins
    Synonyms:
    groin lap pubic area pelvic girdle

سوال‌های رایج crotch

شکل جمع crotch چی میشه؟

شکل جمع crotch در زبان انگلیسی crotches است.

ارجاع به لغت crotch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crotch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crotch

لغات نزدیک crotch

پیشنهاد بهبود معانی