آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Lap

    læp læp

    گذشته‌ی ساده:

    lapped

    شکل سوم:

    lapped

    سوم‌شخص مفرد:

    laps

    وجه وصفی حال:

    lapping

    معنی lap | جمله با lap

    noun adverb countable B2

    دامن لباس، لبه لباس، سجاف، محیط، محل نشو ونما، آغوش، سرکشیدن، حریصانه خوردن، لیس زدن، با صدا چیزی خوردن، شلپ‌شلپ کردن، تا کردن، پیچیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The child was sitting on her mother's lap.

    کودک بر دامن مادرش نشسته بود.

    I sat on my grandfather's lap.

    روی زانوی پدربزرگم نشستم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    laptop

    روی زانویی

    laptop computer

    کامپیوتر دستی یا کیفی

    When he got to the rose bush, Sa'di wanted to fill his lap (with roses) for his disciples, but rose-fragrance so intoxicated him that he let go of his lap.

    سعدی می‌خواست که چون به درخت گل رسد دامنی پر کند هدیه‌ی اصحاب را ولی بوی گل چنان مستش کرد که دامنش از دست برفت.

    a lap full of apples

    یک دامن پر از سیب

    She had been reared in the lap of luxury.

    او در دامان تجمل و وفور (در ناز و نعمت) پرورش یافته بود.

    He was brought back into the lap of the church again.

    دوباره او را به آغوش کلیسا باز گرداندند.

    A lake sparkling in the lap of a mountain.

    دریاچه‌ای که در دامن کوه می‌درخشید.

    to lap shingles in laying a roof

    لب‌به‌لب قرار دادن سفال‌های بام

    The planes were flying so close to each other that their wings lapped.

    هواپیماها آن‌قدر نزدیک به هم پرواز می‌کردند که بال‌هایشان لب‌به‌لب شده بود.

    One board laps the other.

    یک تخته روی لبه‌ی تخته‌ی دیگر قرار می‌گیرد.

    She swam thirty laps.

    او سی بار طول استخر را شنا کرد.

    The runner was one lap ahead of the others.

    دونده یک دور میدان از دیگران جلو بود.

    lapped in luxury

    نازپرورده

    Lap the edges under.

    لبه‌ها را تو بگذار (روی‌هم تا کن).

    This is your duty, don't try to dump it into my lap!

    این وظیفه‌ی تو است، سعی نکن آن را به من محول کنی!

    The cat was lapping its milk.

    گربه داشت شلپ‌شلپ شیر می‌خورد.

    Waves lapped at our feet.

    امواج به آرامی به پای‌مان می‌خورد.

    the lap of the sea against the rocks

    صدای شلپ‌شلپ دریا بر صخره‌ها

    She had a lap of the soup and said, "wow!"

    یک ذره از سوپ را چشید و گفت: «به‌به!»

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lap

    1. noun orbit, circuit
      Synonyms:
      circle course round tour loop distance
    1. verb slosh, wash against
      Synonyms:
      splash wash ripple lick bathe swish bubble gurgle plash slap burble sip sup purl
    1. verb overlap
      Synonyms:
      cover wrap fold turn override overlie envelop enfold ride twist imbricate swathe swaddle shingle

    Phrasal verbs

    lap up

    1- شلپ‌شلپ خوردن، قلپ‌قلپ خوردن 2- (عامیانه) با حرص و ولع خوردن 3- (عامیانه) با شوق و ذوق پذیرفتن 4- به‌آسانی باورکردن

    Idioms

    drop (or dump) into someone's lap

    (مسئولیت و غیره را) به کسی تحمیل کردن، به گردن کسی انداختن

    in the lap of the gods

    خارج از قدرت بشر، در دست خدا

    in the lap of luxury

    در ناز و نعمت، در تجمل و رفاه

    سوال‌های رایج lap

    گذشته‌ی ساده lap چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lap در زبان انگلیسی lapped است.

    شکل سوم lap چی میشه؟

    شکل سوم lap در زبان انگلیسی lapped است.

    وجه وصفی حال lap چی میشه؟

    وجه وصفی حال lap در زبان انگلیسی lapping است.

    سوم‌شخص مفرد lap چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lap در زبان انگلیسی laps است.

    ارجاع به لغت lap

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lap

    لغات نزدیک lap

    • - laotian
    • - laotzu
    • - lap
    • - lap dissolve
    • - lap dog
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.