آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Enfold

ɪnˈfoʊld ɪnˈfəʊld

معنی enfold | جمله با enfold

verb - transitive

پیچیدن، در لفافه پیچیدن، با لفافه پوشاندن، دربرگرفتن، در آغوش گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

An old book enfolded in a yellowed sheet of paper.

کتاب کهنه‌ای که در کاغذ رنگ و رو رفته‌ای پیچیده شده بود.

the tense atmosphere that seemed to enfold her

محیط پرتنشی که در ظاهر او را احاطه کرده بود

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Her arms reached out to enfold the child.

دستانش را دراز کرد تا کودک را در آغوش بگیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد enfold

ارجاع به لغت enfold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enfold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enfold

لغات نزدیک enfold

پیشنهاد بهبود معانی