با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Wrap Up

ˈræp ʌp ˈræp ʌp
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): wrap-up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb B1
لباس گرم پوشیدن، خود را پوشاندن، خود را گرم نگه داشتن، لباس گرم تن کسی کردن، گرم نگه داشتن، پوشاندن
- I need to wrap up my daughter before taking her to the park.
- قبل از بردن دخترم به پارک باید لباس گرم تن او کنم.
- Don't forget to wrap up before going outside in this cold weather.
- یادت نرود که قبل از بیرون رفتن در این هوای سرد لباس گرم بپوشی.
phrasal verb informal
تمام کردن، فیصله دادن (کار و غیره)، جوش دادن (معامله)
- I need to wrap up my work before I leave for vacation.
- قبل از رفتن به تعطیلات باید کارم را تمام کنم.
- Let's wrap up the project.
- بیا پروژه رو فیصله بدیم.
noun
جمع‌بندی، گزارش پایانی
- The wrap-up included a breakdown of the budget and expenses.
- جمع‌بندی مشتمل بر تفکیک بودجه و هزینه‌ها بود.
- The wrap-up provided a comprehensive overview of the event.
- مرور کلی این رویداد در گزارش پایانی آمده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wrap up

  1. verb finish
    Synonyms: bring to a close, close, complete, conclude, determine, end, halt, polish off, terminate, wind up
    Antonyms: begin, introduce, start

ارجاع به لغت wrap up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrap up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wrap-up-2

لغات نزدیک wrap up

پیشنهاد بهبود معانی