شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): wrap-up
لباس گرم پوشیدن، خود را پوشاندن، خود را گرم نگه داشتن، لباس گرم تن کسی کردن، گرم نگه داشتن، پوشاندن
I need to wrap up my daughter before taking her to the park.
قبل از بردن دخترم به پارک باید لباس گرم تن او کنم.
Don't forget to wrap up before going outside in this cold weather.
یادت نرود که قبل از بیرون رفتن در این هوای سرد لباس گرم بپوشی.
تمام کردن، فیصله دادن (کار و غیره)، جوش دادن (معامله)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to wrap up my work before I leave for vacation.
قبل از رفتن به تعطیلات باید کارم را تمام کنم.
Let's wrap up the project.
بیا پروژه رو فیصله بدیم.
جمعبندی، گزارش پایانی
The wrap-up included a breakdown of the budget and expenses.
جمعبندی مشتمل بر تفکیک بودجه و هزینهها بود.
The wrap-up provided a comprehensive overview of the event.
مرور کلی این رویداد در گزارش پایانی آمده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrap up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrap-up-2