امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wraparound

ˈræpəraʊnd ˈræpəraʊnd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: wrapround

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable
پوشاک شال، کمربند (هر چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- I couldn't resist buying the stunning silk wraparound I saw at the boutique.
- من نتوانستم در برابر خرید شال ابریشمی جذابی که در بوتیک دیدم مقاومت کنم.
- The woolen wraparound provided warmth and comfort during the cold winter days.
- شال پشمی گرما و راحتی را در روزهای سرد زمستان فراهم می‌کرد.
adjective noun countable
دورپیچ، دورگیر، پیچیده‌شده، احاطه‌کننده
- The wraparound scarf kept her warm on the chilly winter day.
- روسری پیچیده‌شده او را در روز سرد زمستانی گرم نگه می‌داشت.
- The wraparound design of this building gives it a unique and modern appearance.
- طراحی دورپیچ این ساختمان ظاهری منحصربه‌فرد و مدرن به آن بخشیده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wraparound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wraparound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wraparound

لغات نزدیک wraparound

پیشنهاد بهبود معانی