شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: wrapround
پوشاک شال، کمربند (هر چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند)
I couldn't resist buying the stunning silk wraparound I saw at the boutique.
من نتوانستم در برابر خرید شال ابریشمی جذابی که در بوتیک دیدم مقاومت کنم.
The woolen wraparound provided warmth and comfort during the cold winter days.
شال پشمی گرما و راحتی را در روزهای سرد زمستان فراهم میکرد.
دورپیچ، دورگیر، پیچیدهشده، احاطهکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The wraparound scarf kept her warm on the chilly winter day.
روسری پیچیدهشده او را در روز سرد زمستانی گرم نگه میداشت.
The wraparound design of this building gives it a unique and modern appearance.
طراحی دورپیچ این ساختمان ظاهری منحصربهفرد و مدرن به آن بخشیده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wraparound» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wraparound