همچنین در معنای دوم میتوان از rapt بهجای wrapped استفاده کرد.
بستهبندیشده، روکشدارشده، پوشاندهشده، پیچیدهشده
She admired the beautifully wrapped presents at the party.
او هدایایی که در مهمانی بستهبندیشده بودند را تحسین میکرد.
He handed her a wrapped bouquet of flowers for her birthday.
او دستهگل پیچیدهشده را برای تولدش به او داد.
(انگلیسی استرالیایی) بسیار خوشحال، بسیار هیجانزده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They were wrapped during the party.
آنها در طول مهمانی بسیار خوشحال بودند.
The kids were wrapped after seeing the circus arrive.
بچهها بعداز دیدن سیرک بسیار هیجانزده شدند.
در چیزی پوشانده شدن
be wrapped up in something (or somebody)
1- دستاندرکار، سهیم در کاری 2- (کاملاً) سرگرم چیز یا شخصی شدن
(کاملاً) مجذوب، تمام هم و غم (کسی متوجه چیزی بودن)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrapped» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrapped