گذشتهی ساده:
terminatedشکل سوم:
terminatedسومشخص مفرد:
terminatesوجه وصفی حال:
terminatingخاتمه دادن، پایان دادن، متوقف کردن، به اتمام رساندن، قطع کردن
His heart attack terminated the interview.
سکتهی قلبی او، مصاحبه را خاتمه داد.
This railway terminates in Kerman.
این خطآهن در کرمان خاتمه مییابد.
He was terminated last year.
پارسال به خدمت او خاتمه دادند.
The fight terminated with his victory.
مشتبازی با پیروزی او به پایان رسید.
to terminate a conference
کنفرانس را به پایان رساندن
اخراج کردن، قطع همکاری کردن، از کار برکنار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Employees who break safety regulations may be terminated immediately.
کارمندانی که قوانین ایمنی را نقض کنند، ممکن است فوراً اخراج شوند.
The company terminated the worker after a thorough performance review.
پساز بررسی دقیق عملکرد، شرکت آن کارمند را از کار برکنار کرد.
پزشکی سقط جنین کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
The law regulates when and how a pregnancy can be terminated.
قانون مشخص میکند، چه زمانی و چگونه میتوان سقط جنین کرد.
The doctor advised her to terminate the pregnancy for medical reasons.
پزشک به او توصیه کرد بهدلایل پزشکی سقط جنین کند.
سقط جنین/پایان دادن به بارداری
فسخ قرارداد، خاتمه دادن به قرارداد
گذشتهی ساده terminate در زبان انگلیسی terminated است.
شکل سوم terminate در زبان انگلیسی terminated است.
وجه وصفی حال terminate در زبان انگلیسی terminating است.
سومشخص مفرد terminate در زبان انگلیسی terminates است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «terminate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/terminate