آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ بهمن ۱۴۰۳

    Confine

    kənˈfaɪn kənˈfaɪn kənˈfaɪn kənˈfaɪn

    گذشته‌ی ساده:

    confined

    شکل سوم:

    confined

    سوم‌شخص مفرد:

    confines

    وجه وصفی حال:

    confining

    معنی confine | جمله با confine

    noun countable C2

    حد، محدوده

    beyond the confines of human knowledge

    آن سوی مرزهای دانش بشری

    within the confines of the university

    در محدوده‌ی دانشگاه

    verb - transitive

    محدود کردن، منحصر کردن، محبوس کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Confine your talk to ten minutes.

    صحبت خود را به ده دقیقه محدود کن.

    Their report is not just confined to economic matters.

    گزارش آن‌ها تنها به امور اقتصادی منحصر نیست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to confine oneself with ...

    خود را به ... محدود کردن

    They had confined the lions in small cages.

    شیرها را در قفس‌های کوچک محبوس کرده بودند.

    He was confined to bed for two weeks.

    او را دو هفته بستری کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد confine

    1. verb enclose, limit
      Synonyms:
      restrict limit restrain constrain keep enclose imprison detain cage jail intern incarcerate hold back repress hinder fix bind bound circumscribe delimit immure shorten cool cool down put away put a lid on shut up free enslave hog-tie cramp put on ice send up bar
      Antonyms:
      free release liberate let go

    Collocations

    be confined

    مشغول وضع حمل بودن، در زایمان بودن

    لغات هم‌خانواده confine

    • noun
      confinement, confines
    • adjective
      confined
    • verb - transitive
      confine

    سوال‌های رایج confine

    گذشته‌ی ساده confine چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده confine در زبان انگلیسی confined است.

    شکل سوم confine چی میشه؟

    شکل سوم confine در زبان انگلیسی confined است.

    وجه وصفی حال confine چی میشه؟

    وجه وصفی حال confine در زبان انگلیسی confining است.

    سوم‌شخص مفرد confine چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد confine در زبان انگلیسی confines است.

    ارجاع به لغت confine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «confine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confine

    لغات نزدیک confine

    • - configuration
    • - configure
    • - confine
    • - confined
    • - Confined placental mosaicism
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.