آخرین به‌روزرسانی:

Enslave

ɪnˈsleɪv ɪnˈsleɪv ɪnˈsleɪv

گذشته‌ی ساده:

enslaved

شکل سوم:

enslaved

سوم‌شخص مفرد:

enslaves

وجه وصفی حال:

enslaving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

بنده کردن، غلام کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

They enslaved artisans and sent them to Mongolia.

آنان صنعتگران را به بردگی درمی‌آوردند و به مغولستان می‌فرستادند.

Her beauty enslaved many young men.

زیبایی او جوانان بسیاری را اسیر کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

workers who were enslaved by poverty and ignorance

کارگرانی که در بند فقر و جهالت بودند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enslave

  1. verb make someone a servant
    Synonyms:
    subject subjugate reduce dominate oppress restrain compel coerce confine imprison incarcerate hold capture tie fetter shackle chain enchain secure tether restrict enclose suppress deprive bind jail enthrall circumscribe yoke hobble immure indenture disfranchise put in irons shut in keep under thumb check get hooks into
    Antonyms:
    free liberate emancipate allow let go

سوال‌های رایج enslave

گذشته‌ی ساده enslave چی میشه؟

گذشته‌ی ساده enslave در زبان انگلیسی enslaved است.

شکل سوم enslave چی میشه؟

شکل سوم enslave در زبان انگلیسی enslaved است.

وجه وصفی حال enslave چی میشه؟

وجه وصفی حال enslave در زبان انگلیسی enslaving است.

سوم‌شخص مفرد enslave چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد enslave در زبان انگلیسی enslaves است.

ارجاع به لغت enslave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enslave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enslave

لغات نزدیک enslave

پیشنهاد بهبود معانی