کمند، افسار، حدود، وسعت، افسار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The horse had a long tether.
اسب افسار بلندی داشت.
The horse was tethered to a tree.
اسب را به درخت بسته بودند.
I am at the end of my tether.
کارد به استخوانم رسیده است (صبرم تمام شده است).
کارد کسی که به استخوان رسیده، در سرحد بیتابی، جان به لب رسیده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tether» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tether