گذشتهی ساده:
ropedشکل سوم:
ropedسومشخص مفرد:
ropesوجه وصفی حال:
ropingشکل جمع:
ropesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- با کمند گرفتن 2- (عامیانه) با شیره مالی یا حیله به کاری واداشتن
(عامیانه) به کسی اختیار و آزادی عمل بیش از ظرفیت او دادن
(عامیانه) به کسی اختیار و آزادی عمل زیاد دادن
(عامیانه) راه و چاه را بلد بودن، به رموز کار آشنا بودن
1- (مشتزنی) ضربهخورده و پرتشده بر نردهی طنابی 2- (عامیانه) در شرف تباهی، بیچاره
پایان صبر و حوصله یا استقامت یا چارهجویی، رسیدن کارد به استخوان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rope» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rope