آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ دی ۱۴۰۳

    Lace

    leɪs leɪs

    گذشته‌ی ساده:

    laced

    شکل سوم:

    laced

    سوم‌شخص مفرد:

    laces

    وجه وصفی حال:

    lacing

    شکل جمع:

    laces

    معنی lace | جمله با lace

    noun uncountable

    (پارچه) توری، دانتل، گیپور

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    She adorned her dress with beautiful lace.

    او لباس خود را با توری زیبا تزئین کرد.

    The bridal veil featured intricate lace designs.

    چادر عروس دارای طرح‌های دانتل پیچیده بود.

    noun plural countable

    بند (خصوصاً در کفش)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    shoelace

    بند کفش

    his coat had golden lace and ...

    کت او بند زرین داشت و ...

    verb - transitive

    (به غذا یا آشامیدنی) الکل افزودن، الکل زدن

    He laces his coffee with whisky.

    او به قهوه‌ی خود ویسکی می‌زند.

    She decided to lace his drink with a splash of vodka.

    او تصمیم گرفت به نوشیدنی او یک قطره ودکا بزند.

    verb - transitive

    (بند کفش یا لباس) بستن، بنددار کردن

    He laced up his shoes.

    بند کفش خود را بست.

    She laced the corset tightly around her waist.

    شکم‌بند خود را محکم دور کمر خود بست.

    verb - intransitive verb - transitive

    کتک زدن، زدن، تازیانه زدن، مورد حمله قرار دادن

    I rushed at him and fairly laced into him.

    به او پریدم و یک کتک حسابی به او زدم.

    He laced my palms.

    کف دستم را تازیانه زد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The critics laced into the novel.

    سخن سنجان رمان را مورد حمله قرار دادند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lace

    1. noun netted material
      Synonyms:
      net netting mesh trim trimming border edging tissue ornament banding openwork threadwork appliqué filigree crochet tatting
    1. noun string used to connect
      Synonyms:
      tie band cord rope thread shoelace thong
    1. verb fasten, intertwine
      Synonyms:
      attach tie bind close do up strap add mix thread twine interweave interlace plat spike fortify
      Antonyms:
      untie unfasten untwine unlace

    سوال‌های رایج lace

    گذشته‌ی ساده lace چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lace در زبان انگلیسی laced است.

    شکل سوم lace چی میشه؟

    شکل سوم lace در زبان انگلیسی laced است.

    شکل جمع lace چی میشه؟

    شکل جمع lace در زبان انگلیسی laces است.

    وجه وصفی حال lace چی میشه؟

    وجه وصفی حال lace در زبان انگلیسی lacing است.

    سوم‌شخص مفرد lace چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lace در زبان انگلیسی laces است.

    ارجاع به لغت lace

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lace

    لغات نزدیک lace

    • - laccadive islands
    • - laccolith
    • - lace
    • - lacedmutton
    • - lacerate
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.