فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shoelace

ˈʃuːleɪs ˈʃuːleɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    shoelaces

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    بند کفش
    • - Can you help me tie my shoelaces?
    • - می‌شه کمکم کنی بند کفشم رو ببندم؟
    • - The athlete's shoelace got caught in the treadmill.
    • - بند کفش این ورزشکار در تردمیل گیر کرد.
    • - I need to tie my shoelaces before going for a run.
    • - قبل از دویدن باید بند کفشم را ببندم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shoelace

  1. noun A lace used for fastening shoes
    Synonyms: shoe lace, shoestring, shoe string

ارجاع به لغت shoelace

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shoelace» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shoelace

لغات نزدیک shoelace

پیشنهاد بهبود معانی