فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shoemaker

ˈʃuːˌmeɪkər ˈʃuːmeɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کفش‌دوز، کفاش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shoemaker

  1. noun A person who makes or repairs shoes
    Synonyms: cobbler, crispin, shoe mender, shoe repairer, cordwainer (archaic), mender of shoes, bootmaker, snob, soler

Idioms

ارجاع به لغت shoemaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shoemaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shoemaker

لغات نزدیک shoemaker

پیشنهاد بهبود معانی