آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ بهمن ۱۴۰۲

    Cobbler

    ˈkɑːblər ˈkɒblə

    شکل جمع:

    cobblers

    معنی cobbler | جمله با cobbler

    noun countable

    پینه‌دوز (کسی که کفش‌ها را تعمیر می‌کند)

    The cobbler fixed my old shoes in no time.

    پینه‌دوز کفش‌های کهنه‌ام را در کمترین زمان درست کرد.

    The cobbler's shop smelled of leather and shoe polish.

    در مغازه‌ی پینه‌دوز بوی چرم و واکس کفش به مشام می‌رسید.

    noun countable uncountable

    انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی کیک میوه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The cobbler had a perfectly golden crust.

    کیک میوه پوسته‌ای کاملاً طلایی داشت.

    I love the taste of peach cobbler.

    من عاشق طعم کیک میوه‌ی هلو هستم.

    noun slang uncountable informal

    انگلیسی بریتانیایی چرندیات، مزخرفات، چرت‌وپرت (cobblers)

    The politician's promises were nothing but cobblers.

    وعده‌های این سیاستمدار چیزی جز چرندیات نبود.

    Don't listen to his stories, they are all cobblers.

    داستان‌های اون رو گوش نده، همه‌شون چرت‌وپرت هستن.

    noun countable

    قدیمی کارگر ناشی

    The cobbler's hands were covered in dirt.

    دست‌های این کارگر ناشی غرق در گردوخاک بود.

    The cobbler's lack of skill was evident.

    بی‌مهارتی این کارگر ناشی مشهود بود.

    noun

    انگلیسی آمریکایی کابلر (نوعی مشروب یخی حاوی شراب و ویسکی یا رام و مرکبات و شکر و غیره)

    The cobbler was the perfect drink to cool down on a hot summer day.

    کابلر نوشیدنی عالی‌ای برای خنک شدن در روز گرم تابستان بود.

    I sipped on the cobbler.

    جرعه‌ای از کابلر نوشیدم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cobbler

    1. noun shoemaker
      Synonyms:
      shoe repairman bootmaker cordwainer

    سوال‌های رایج cobbler

    شکل جمع cobbler چی میشه؟

    شکل جمع cobbler در زبان انگلیسی cobblers است.

    ارجاع به لغت cobbler

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cobbler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cobbler

    لغات نزدیک cobbler

    • - cobble
    • - cobbled street
    • - cobbler
    • - cobblestone
    • - cobelligerent
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.