فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cobbler

ˈkɑːblər ˈkɒblə

شکل جمع:

cobblers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پینه‌دوز (کسی که کفش‌ها را تعمیر می‌کند)

The cobbler fixed my old shoes in no time.

پینه‌دوز کفش‌های کهنه‌ام را در کمترین زمان درست کرد.

The cobbler's shop smelled of leather and shoe polish.

در مغازه‌ی پینه‌دوز بوی چرم و واکس کفش به مشام می‌رسید.

noun countable uncountable

انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی کیک میوه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The cobbler had a perfectly golden crust.

کیک میوه پوسته‌ای کاملاً طلایی داشت.

I love the taste of peach cobbler.

من عاشق طعم کیک میوه‌ی هلو هستم.

noun slang uncountable informal

انگلیسی بریتانیایی چرندیات، مزخرفات، چرت‌وپرت (cobblers)

The politician's promises were nothing but cobblers.

وعده‌های این سیاستمدار چیزی جز چرندیات نبود.

Don't listen to his stories, they are all cobblers.

داستان‌های اون رو گوش نده، همه‌شون چرت‌وپرت هستن.

noun countable

قدیمی کارگر ناشی

The cobbler's hands were covered in dirt.

دست‌های این کارگر ناشی غرق در گردوخاک بود.

The cobbler's lack of skill was evident.

بی‌مهارتی این کارگر ناشی مشهود بود.

noun

انگلیسی آمریکایی کابلر (نوعی مشروب یخی حاوی شراب و ویسکی یا رام و مرکبات و شکر و غیره)

The cobbler was the perfect drink to cool down on a hot summer day.

کابلر نوشیدنی عالی‌ای برای خنک شدن در روز گرم تابستان بود.

I sipped on the cobbler.

جرعه‌ای از کابلر نوشیدم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cobbler

  1. noun shoemaker
    Synonyms:
    shoe repairman bootmaker cordwainer

ارجاع به لغت cobbler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cobbler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cobbler

لغات نزدیک cobbler

پیشنهاد بهبود معانی