آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ اسفند ۱۴۰۲

    Cobble

    ˈkɑːbl ˈkɒbl

    گذشته‌ی ساده:

    cobbled

    شکل سوم:

    cobbled

    سوم‌شخص مفرد:

    cobbles

    وجه وصفی حال:

    cobbling

    شکل جمع:

    cobbles

    معنی cobble | جمله با cobble

    noun countable

    قلوه‌سنگ (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)

    The cobbles on the street were worn smooth from years of foot traffic.

    قلوه‌سنگ‌های خیابان به دلیل سال‌ها رفت‌وآمد پیاده فرسوده شده بودند.

    She loved the sound of her heels clicking against the cobbles.

    او از صدای خوردن پاشنه‌هایش روی قلوه‌سنگ‌ها خوشش می‌آمد.

    verb - transitive

    سنگ‌فرش کردن، با قلوه‌سنگ فرش کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    The city council decided to cobble the historic downtown street.

    شورای شهر تصمیم گرفت خیابان تاریخی مرکز شهر را سنگ‌فرش کند.

    The old road was in desperate need of repair, so we had to cobble it before winter arrived.

    جاده‌ی قدیمی نیاز مبرمی به بازسازی داشت، بنابراین پیش از رسیدن زمستان مجبور شدیم آن را با قلوه‌سنگ فرش کنیم.

    verb - transitive

    پینه‌دوزی کردن، تعمیر کردن (کفش و غیره)

    The cobbler cobbled the shoes.

    پینه‌دوز کفش‌ها را پینه‌دوزی کرد.

    He learned how to cobble from his grandfather.

    تعمیر کردن را از پدربزرگش آموخت.

    verb - transitive

    سرهم‌بندی کردن

    The artist cobbled various pieces of glass.

    این هنرمند قطعات مختلف شیشه را سرهم‌بندی کرد.

    They managed to cobble together a last-minute presentation for the client.

    آنان موفق شدند ارائه‌ای دقیقه‌آخری برای مشتری سرهم‌بندی کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cobble

    1. verb pave with cobblestones
      Synonyms:
      cobblestone
    1. noun rectangular paving stone with curved top; once used to make roads
      Synonyms:
      cobblestone sett

    سوال‌های رایج cobble

    گذشته‌ی ساده cobble چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده cobble در زبان انگلیسی cobbled است.

    شکل سوم cobble چی میشه؟

    شکل سوم cobble در زبان انگلیسی cobbled است.

    شکل جمع cobble چی میشه؟

    شکل جمع cobble در زبان انگلیسی cobbles است.

    وجه وصفی حال cobble چی میشه؟

    وجه وصفی حال cobble در زبان انگلیسی cobbling است.

    سوم‌شخص مفرد cobble چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد cobble در زبان انگلیسی cobbles است.

    ارجاع به لغت cobble

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «cobble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cobble

    لغات نزدیک cobble

    • - cobaltous
    • - cobber
    • - cobble
    • - cobbled street
    • - cobbler
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.