فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مهمان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مدعو، کسی که دعوت شده است

فونتیک فارسی

mehmaan
اسم

guest, visitor, company, caller, visitant, invitee

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

امشب مهمان داریم.

We are having company tonight.

مهمان پرتوقع

a demanding guest

نمونه‌جمله‌های بیشتر

بشقاب جلو مهمان گذاشتن

to set a dish before a guest

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهمان

  1. مترادف:
    ضیف مجلسی مدعو میهمان
    متضاد:
    میزبان

ارجاع به لغت مهمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهمان

لغات نزدیک مهمان

پیشنهاد بهبود معانی