آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Sett

set set

معنی sett

noun countable

سوراخی در زمین که اغلب دارای چندین گذرگاه و ورودی‌های مختلف است که در آن یک گورکن یا خانواده‌ای از گورکن‌ها زندگی می‌کنند، قطعه‌سنگ، بلوک سنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sett

  1. noun rectangular paving stone with curved top; once used to make roads
    Synonyms:

ارجاع به لغت sett

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sett» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sett

لغات نزدیک sett

پیشنهاد بهبود معانی