فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Shoestring

ˈʃuːˌstrɪŋ ˈʃuːˌstrɪŋ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی بند کفش

I need to tie my shoestrings before I go for a run.

قبل از اینکه برای دویدن بروم باید بندهای کفشم را ببندم.

The shoestring on my left shoe is frayed and needs to be replaced.

بند لنگه‌ی چپ کفش من ساییده شده است و باید تعویض شود.

noun

چندرغاز، مبلغ ناچیز (پول)، سرمایه‌ی کم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

They started the business on a shoestring.

آن‌ها کاسبی را با سرمایه‌ی کمی آغاز کردند.

I started my business with just a shoestring and a dream.

کسب‌وکارم را تنها با چندرغاز و رؤیا شروع کردم.

adjective

کم، اندک، ناچیز

We were able to expand our business with a shoestring budget thanks to strategic partnerships and cost-cutting measures.

به لطف مشارکت‌های استراتژیک و اقداماتی برای کاهش هزینه، توانستیم کسب‌وکارمان را با بودجه‌ی کم گسترش دهیم.

She started her own clothing line with just a shoestring investment.

خط تولید لباس خود را تنها با سرمایه‌گذاری اندک راه‌اندازی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shoestring

  1. noun a lace used for fastening shoes
    Synonyms:
    shoelace shoe lace lace tie shoe string latchet impoverished on a tight budget with little capital with too little backing inadequately financed from hand to mouth

ارجاع به لغت shoestring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shoestring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shoestring

لغات نزدیک shoestring

پیشنهاد بهبود معانی