سومشخص مفرد:
impoverishesوجه وصفی حال:
impoverishingفقیر، فقرزده، بینوا، فلکزده، بیبضاعت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an impoverished family
خانوادهای فقیر
families impoverished by debt
خانوادههایی که بدهی فقرزدهشان کرده
بیمایه، بیخاصیت، بیحاصل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
impoverished soils
خاک بیحاصل
an impoverished attempt at humor
تلاش بیحاصل برای خنداندن دیگران
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impoverished» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impoverished