۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Strapped

stræpt stræpt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    straps
  • وجه وصفی حال:

    strapping

معنی

adjective
رکابدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد strapped

  1. adjective destitute
    Synonyms:
    poor penniless impoverished broke penurious beggared out of money fortuneless dirt poor stone-broke flat
    Antonyms:
    rich wealthy

ارجاع به لغت strapped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strapped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/strapped

لغات نزدیک strapped

پیشنهاد بهبود معانی