امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Poverty-stricken

ˈpɒvətɪstrɪkən ˈpɒvətɪstrɪkən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فقیر، فقرزده، گرفتار فقر و فاقه، لات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد poverty-stricken

  1. adjective very poor
    Synonyms:
    bad off bankrupt beggared beggarly broke broke destitute dirt poor distressed down and out down-and-out hard up impencunious impoverished in dire circumstances in great need; financially poor in want indigent miserably poor moneyless necessitous needful needy penniless penurious poor short stone broke stranded strapped strapped suffering unmoneyed wanting
    Antonyms:
    rich wealthy

ارجاع به لغت poverty-stricken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poverty-stricken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/poverty-stricken

لغات نزدیک poverty-stricken

پیشنهاد بهبود معانی