آخرین به‌روزرسانی:

Suffering

ˈsʌfrɪŋ ˈsʌfrɪŋ

گذشته‌ی ساده:

suffered

شکل سوم:

suffered

سوم‌شخص مفرد:

suffers

شکل جمع:

sufferings

معنی‌ها

noun B2

رنج، درد، صدمه، آسیب، مصیبت، آدرنگ

noun

تحمل رنج یا درد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suffering

  1. noun pain, agony
    Synonyms:
    discomfort misery distress difficulty hardship adversity affliction anguish torment torture ordeal dolor passion martyrdom
    Antonyms:
    happiness joy health

لغات هم‌خانواده suffering

سوال‌های رایج suffering

گذشته‌ی ساده suffering چی میشه؟

گذشته‌ی ساده suffering در زبان انگلیسی suffered است.

شکل سوم suffering چی میشه؟

شکل سوم suffering در زبان انگلیسی suffered است.

شکل جمع suffering چی میشه؟

شکل جمع suffering در زبان انگلیسی sufferings است.

سوم‌شخص مفرد suffering چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد suffering در زبان انگلیسی suffers است.

ارجاع به لغت suffering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suffering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suffering

لغات نزدیک suffering

پیشنهاد بهبود معانی