رنجبر، رنجکش، مبتلا، دردمند، آسیبدیده، دردکشیده، رنجکشیده، متحمل، زحمتکش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The support group provides a safe space for sufferers of anxiety to share their experiences.
گروه حمایتی فضایی امن را برای مبتلایان به اضطراب فراهم میکند تا تجربیاتشان را به اشتراک بگذارند.
The cancer sufferer bravely fought the disease.
فرد مبتلا به سرطان شجاعانه با بیماری جنگید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sufferer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sufferer