آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ آبان ۱۴۰۴

    Suffer

    ˈsʌfər ˈsʌfə

    گذشته‌ی ساده:

    suffered

    شکل سوم:

    suffered

    سوم‌شخص مفرد:

    suffers

    وجه وصفی حال:

    suffering

    معنی suffer | جمله با suffer

    verb - intransitive B1

    رنج کشیدن، درد کشیدن، عذاب کشیدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    People often suffer silently because they don’t want to worry others.

    مردم اغلب در سکوت رنج می‌کشند چون نمی‌خواهند دیگران را نگران کنند.

    Many patients suffer from severe headaches every day.

    بسیاری از بیماران هر روز از سردردهای شدید رنج می‌برند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Those who disobey shall suffer.

    آنانکه نافرمانی کنند تنبیه خواهند شد.

    martyrs who suffered for Christ's sake

    شهدایی که به‌دلیل عیسی شکنجه کشیدند

    plants that cannot suffer a cold winter

    گیاهانی که تاب تحمل زمستان سرد را ندارند

    He suffers from heart disabilities.

    او دچار نارسایی‌های قلبی است.

    verb - intransitive verb - transitive B2

    متحمل شدن، دچار شدن، رنج بردن، تحمل کردن، آسیب دیدن، لطمه دیدن، ضربه خوردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The company suffered great losses.

    شرکت متحمل زیان‌های فراوان شد.

    His reputation suffered after the scandal became public.

    پس‌از علنی شدن رسوایی، اعتبارش لطمه دید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They could not suffer opposition.

    آن‌ها تحمل مخالفت را نداشتند.

    to suffer hardship

    سختی کشیدن

    to suffer hunger

    گرسنگی کشیدن

    to suffer from poverty

    از فقر رنج بردن

    to suffer the slings and arrows of an outrageous fortune

    (شکسپیر) از فلاخن‌ها و پیکان‌های سرنوشت غدار رنج بردن

    the goods that have suffered damage

    کالاهایی که صدمه دیده‌اند

    to suffer a sea change

    دستخوش دگرگونی بزرگ شدن

    He suffered his beard to grow.

    او گذاشت ریشش بلند شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد suffer

    1. verb be in pain
      Synonyms:
      hurt ache pain sicken smart ail experience undergo get go through feel wretched complain of grieve languish deteriorate endure agonize droop flag fall off be affected have a bad time be wounded be impaired be handicapped be at disadvantage writhe be convulsed be racked brave
      Antonyms:
      help relieve aid assist comfort alleviate
    1. verb endure, permit
      Synonyms:
      allow tolerate permit accept bear stand admit let take see have put up with experience go through sustain support brook countenance submit concede sanction indulge stomach know feel receive yield brave encounter undergo swallow wait out abide bear with take it live with sit and take it bleed carry the torch hurt
      Antonyms:
      refuse reject disallow fight

    لغات هم‌خانواده suffer

    • noun
      sufferer, suffering, sufferance
    • adjective
      insufferable
    • verb - transitive
      suffer
    • adverb
      insufferably

    سوال‌های رایج suffer

    گذشته‌ی ساده suffer چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده suffer در زبان انگلیسی suffered است.

    شکل سوم suffer چی میشه؟

    شکل سوم suffer در زبان انگلیسی suffered است.

    وجه وصفی حال suffer چی میشه؟

    وجه وصفی حال suffer در زبان انگلیسی suffering است.

    سوم‌شخص مفرد suffer چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد suffer در زبان انگلیسی suffers است.

    ارجاع به لغت suffer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «suffer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/suffer

    لغات نزدیک suffer

    • - suf
    • - suf-
    • - suffer
    • - suffer a heart attack
    • - suffer at the hands of
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.