گذشتهی ساده:
bravedشکل سوم:
bravedسومشخص مفرد:
bravesوجه وصفی حال:
bravingشکل جمع:
bravesصفت تفضیلی:
braverصفت عالی:
bravestشجاع، دلیر، جسور، بیباک، نترس، دلوجرئتدار، دلاور، رشید
The brave firefighter ran into the burning house to save the children.
آتشنشان شجاع برای نجات بچهها به داخل خانهی درحال سوختن دوید.
The brave soldiers defended their homeland.
سربازان دلیر از میهن خود دفاع کردند.
a brave new world
جهان نو و فرخنده، مدینهی فاضله
مواجه شدن، روبهرو شدن، مقابله کردن، پا گذاشتن، از سر گذراندن، دل به دریا زدن، به جان خریدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The young reporter braved the war zone to document the truth.
خبرنگار جوان برای ثبت حقیقت، دل به دریا زد و پا به منطقهی جنگی گذاشت.
The man braved the snow and the cold to bring us medicine.
این مرد، برف و سرما را تحمل کرد تا برای ما دارو بیاورد.
قدیمی ناپسند جنگجوی جوان سرخپوست، جوان جنگجوی بومی آمریکا
The story follows a brave who must pass several trials before joining the tribal council.
داستان، جنگجوی سرخپوستی را دنبال میکند که باید چندین آزمون را پشت سر بگذارد تا به شورای قبیله بپیوندد.
The legend tells of a brave who protected his people during a harsh winter.
افسانه از جوان جنگجوی بومیای سخن میگوید که در زمستانی سخت از مردمش محافظت کرد.
گذشتهی ساده brave در زبان انگلیسی braved است.
شکل سوم brave در زبان انگلیسی braved است.
شکل جمع brave در زبان انگلیسی braves است.
وجه وصفی حال brave در زبان انگلیسی braving است.
سومشخص مفرد brave در زبان انگلیسی braves است.
صفت تفضیلی brave در زبان انگلیسی braver است.
صفت عالی brave در زبان انگلیسی bravest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brave» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brave