صفت تفضیلی:
more afraidصفت عالی:
most afraidهراسان، ترسان، ترسنده، ترسیده
to be afraid of
ترسیدن از
Suddenly, she looked afraid.
ناگهان به نظر وحشتزده آمد.
She is afraid of mice.
او از موش میترسد.
The lad was afraid his father would find out.
پسر بچه میترسید که پدرش بفهمد.
He is afraid to swim.
از شنا کردن میترسد.
Don't be afraid!
نترس!
(این واژه برای بیان تأسف یا معذوریت یا نفی به کار می رود)، از روی بیمیلی (غالباً با of میآید)، متأسف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I am afraid, I can't go.
متأسفانه نمیتوانم بروم.
I am afraid, I talked too much.
مثل این که خیلی حرف زدم، ببخشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «afraid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afraid