سومشخص مفرد:
petrifiesوجه وصفی حال:
petrifyingصفت تفضیلی:
more petrifiedصفت عالی:
most petrifiedوحشتزده، بسیار ترسیده، زهرهترک، متوحش، وحشتکرده
He was petrified of speaking in public.
او از صحبت کردن در بین مردم وحشتزده بود.
I stood petrified as I saw the dog.
همین که سگ را دیدم، زهرهترک شدم.
زمینشناسی سنگشده، به سنگ تبدیل شده، سنگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
petrified wood
چوبی که به سنگ تبدیل شده
petrified remains of the once-glorious creatures
بقایای سنگی موجوداتی که زمانی باشکوه بودند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «petrified» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/petrified