امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Petrified

ˈpetrəfaɪd ˈpetrɪfaɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    petrifies
  • وجه وصفی حال:

    petrifying
  • صفت تفضیلی:

    more petrified
  • صفت عالی:

    most petrified

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
وحشت‌زده‌، بسیار ترسیده، زهره‌ترک‌، متوحش، وحشت‌کرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He was petrified of speaking in public.
- او از صحبت کردن در بین مردم وحشت‌زده بود.
- I stood petrified as I saw the dog.
- همین‌ که سگ را دیدم، زهره‌ترک شدم.
adjective
زمین‌شناسی سنگ‌شده، به سنگ تبدیل شده، سنگی
- petrified wood
- چوبی که به سنگ تبدیل شده
- petrified remains of the once-glorious creatures
- بقایای سنگی موجوداتی که زمانی باشکوه بودند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد petrified

  1. adjective hardened
    Synonyms:
    calcified fossilized frozen ossified solidified
  1. adjective terrified
    Synonyms:
    afraid alarmed anxious dazed fearful frightened frozen have cold feet immobilized in a cold sweat in a panic numb panicky pushing the panic button scared scared stiff shocked speechless spooked startled stunned terrorized terror-stricken unnerved

ارجاع به لغت petrified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «petrified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/petrified

لغات نزدیک petrified

پیشنهاد بهبود معانی