صفت تفضیلی:
numberصفت عالی:
numbestکرخ، بیحس، کرخت، بیحس یا کرخت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My fingers are numb with cold.
انگشتانم از سرما کرخ شده.
His feet have become numb.
پاهای او بیحس شده است.
We were numb with fear.
از شدت ترس قبض روح شدیم.
My fingers are numbed.
انگشتانم کرخ شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «numb» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/numb