گذشتهی ساده:
desensitizedشکل سوم:
desensitizedسومشخص مفرد:
desensitizesوجه وصفی حال:
desensitizingبیحس کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hardships of war have desensitized them to others' pain and death.
سختیهای جنگ آنها را نسبت به درد و مرگ دیگران بیاحساس کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «desensitize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desensitize