آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Shoplifting

ˈʃɑːplɪftɪŋ ˈʃɒpˌlɪftɪŋ

معنی shoplifting | جمله با shoplifting

noun uncountable

دزدی از مغازه، دزدی از فروشگاه (برداشتن کالا از فروشگاه بدون پرداخت پول و با نیت دزدی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He was arrested for shoplifting.

او به جرم دزدی از فروشگاه دستگیر شد.

He tried to deny the shoplifting accusation.

او سعی کرد اتهام دزدی از مغازه را انکار کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت shoplifting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shoplifting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shoplifting

لغات نزدیک shoplifting

پیشنهاد بهبود معانی