گذشتهی ساده:
shopliftedشکل سوم:
shopliftedسومشخص مفرد:
shopliftsوجه وصفی حال:
shopliftingاز مغازه جنس بلند کردن، دزدیدن، دلهدزدی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was caught shoplifting the store.
هنگام بلند کردن جنس از مغازه مچش را گرفتند.
He was charged with shoplifting.
او متهم به دزدی از مغازه شد.
گذشتهی ساده shoplift در زبان انگلیسی shoplifted است.
شکل سوم shoplift در زبان انگلیسی shoplifted است.
وجه وصفی حال shoplift در زبان انگلیسی shoplifting است.
سومشخص مفرد shoplift در زبان انگلیسی shoplifts است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shoplift» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shoplift