آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

    Swipe

    swaɪp swaɪp

    معنی swipe | جمله با swipe

    verb - intransitive verb - transitive

    ضربه زدن، زدن، ضربه‌ای حواله کردن (با حرکت قوسی دست)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    She took a swipe at me with the folded newspaper.

    با روزنامه‌ی تاشده به من ضربه‌ای زد.

    He swiped at the fly with the fly swatter.

    با مگس‌کش زد به مگس.

    verb - transitive informal

    دزدیدن، بلند کردن، بردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Somebody swiped my book.

    یه نفر کتابم رو بلند کرد.

    The thief swiped a valuable painting from the museum.

    دزد نقاشی ارزشمندی را از موزه دزدید.

    verb - transitive

    کشیدن (کارت)

    Please swipe your credit card.

    لطفاً کارت اعتباری خود را بکشید.

    I quickly swiped my metro card to catch the approaching train.

    به‌سرعت کارت مترو را کشیدم تا به قطاری که داشت نزدیک‌ می‌شد برسم.

    verb - intransitive verb - transitive

    کشیدن (با حرکت سریع و خطی) (حرکت دادن انگشت روی صفحه‌ی نمایش تلفن همراه یا تبلت به منظور رفتن به صفحه‌ی بعدی یا انتخاب چیزی و غیره)

    Swipe left to delete the unwanted message.

    برای حذف پیام ناخواسته، انگشت خود را به سمت چپ بکشید.

    I swiped down and closed the app.

    انگشتم رو پایین کشیدم و برنامه رو بستم.

    noun countable

    حمله‌، انتقاد (معمولاً شدید) (کلامی یا نوشتاری)

    Her swipe at his character during the argument was uncalled for.

    حمله‌اش به شخصیت او در طول مباحثه بی‌مورد بود.

    The politician's speech was filled with swipes at his opponents.

    سخنرانی این سیاستمدار مملو از انتقادات تند از مخالفانش بود.

    noun countable

    ضربه (قوی)

    With a swift swipe of the sword, the knight defeated his enemy.

    شوالیه با یک ضربه‌ی سریع شمشیر، دشمنش را شکست داد.

    The boxer delivered a powerful swipe to his opponent's jaw.

    بوکسور ضربه‌ی قدرتمندی به فک حریفش زد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swipe

    1. noun, verb hit
      Synonyms:
      strike knock rap smack slap blow sock clout bash swat wallop cuff clip lick clump wipe lash out
    1. verb steal
      Synonyms:
      pilfer snitch pinch nick lift cop nab hook filch purloin appropriate make off with heist

    سوال‌های رایج swipe

    معنی swipe به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی swipe در زبان فارسی به «کشیدن» یا «سوایپ کردن» ترجمه می‌شود، بسته به زمینه کاربرد می‌تواند معنای حرکت فیزیکی یا انتقال دیجیتال داشته باشد.

    «Swipe» یک فعل چندمنظوره در زبان انگلیسی است که معمولاً به معنای کشیدن سریع انگشت روی یک سطح یا حرکت سریع چیزی از مکانی به مکان دیگر به کار می‌رود. در دنیای دیجیتال، این واژه بیشتر برای اشاره به حرکت انگشت روی صفحه‌ی لمسی گوشی، تبلت یا لپ‌تاپ استفاده می‌شود. برای مثال، جمله‌ی Swipe left to see more photos به معنای «برای دیدن عکس‌های بیشتر انگشتت را به سمت چپ بکش» است. در این کاربرد، «swipe» عملی سریع و ساده را توصیف می‌کند که باعث تغییر محتوا یا تعامل با دستگاه دیجیتال می‌شود.

    کاربرد دیگر «swipe» در زندگی روزمره، حرکت فیزیکی و سریع چیزی است، مانند He swiped the book off the table یعنی «او کتاب را سریع از روی میز کشید». در این حالت، «swipe» نشان‌دهنده‌ی حرکت سریع، معمولاً با شدت یا انرژی، است و می‌تواند هم عملی فیزیکی و هم استعاره‌ای باشد.

    از نظر فناوری و ارتباطات، «swipe» اهمیت زیادی در تعامل با دستگاه‌های هوشمند، نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌ها دارد. بسیاری از اپلیکیشن‌ها و بازی‌های موبایل بر اساس حرکت‌های swipe طراحی شده‌اند تا تجربه‌ی کاربری ساده، سریع و جذاب ایجاد کنند. کاربران با یادگیری نحوه‌ی درست swipe کردن، می‌توانند به راحتی بین صفحات، محتوا و عملکردهای مختلف حرکت کنند و کنترل بهتری روی دستگاه داشته باشند.

    از نظر زبان‌شناسی، «swipe» یک فعل کوتاه و فعال است که در مکالمات روزمره، متون آموزشی، تبلیغاتی و فناوری به کار می‌رود. این واژه به راحتی با افعال کمکی و حروف اضافه ترکیب می‌شود و می‌تواند به شکل فعل مجرد (swipe) یا با مفعول (swipe the card) استفاده شود. انعطاف معنایی آن باعث شده که در زمینه‌های مختلف، چه فیزیکی و چه دیجیتال، قابل استفاده باشد.

    «swipe» عبارتی است که حرکت سریع، کشیدن یا سوایپ کردن در فضای دیجیتال یا فیزیکی را نشان می‌دهد. آشنایی با این واژه به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا هم در مکالمات روزمره و هم در تعامل با فناوری و اپلیکیشن‌های مدرن بتوانند از آن به شکل طبیعی و دقیق استفاده کنند.

    ارجاع به لغت swipe

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «swipe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swipe

    لغات نزدیک swipe

    • - swinish
    • - swink
    • - swipe
    • - swipe a card
    • - swipes
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.