گذشتهی ساده:
clippedشکل سوم:
clippedسومشخص مفرد:
clipsوجه وصفی حال:
clippingشکل جمع:
clipsکوتاه کردن، گیره کاغذ
برش، موزنی، پشم چینی، شانه فشنگ، گیره کاغذ، گیره یا پنس، چیدن، بغل گرفتن، محکم گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He clipped the end of his moustache.
او سر سبیل خود را چید.
She had them clip her hair by an inch.
داد موهایش را یک اینچ کوتاه کنند.
He clipped the pictures out of the magazine.
او عکسها را از مجله برید.
Javad came to clip the hedges.
جواد آمد که چپرها را قیچی کند (بزند).
They came toward us at an incredible clip.
آنان با چابکی باورنکردنی بهسوی ما آمدند.
They clipped the movie's love scenes.
صحنههای عشقی فیلم را بریدند.
You'll get a clip on the head if you don't shut up!
اگر خفه نشی تو سری میخوری!
He clipped the tree with his car bumper.
با سپر ماشین زد به درخت.
He clipped a few seconds off the world record.
او رکورد جهانی را با تفاوت چند ثانیه شکست.
Clip the printed sheets together!
ورقهای چاپشده را بههم گیره کن!
a paper clip
گیرهی کاغذی
hair clips
سنجاق مو
(عامیانه) در یک وهله، هر یک بار
بال پرندهای را چیدن، (انسان) محدود کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clip» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clip